سهم «مُد و لباس» در وضعیت حجاب کجاست؟
گفتهاند «تن آدمی شریف است به جان آدمیت، نه همین لباس زیباست نشان آدمیت». این گزاره فرهنگی ادبی ما ایرانیها به این نکته اشاره میکند که آنچه به آدم ارزش و منزلت واقعی میدهد، شخصیت، فکر و فرهنگ اوست و نه زرقوبرق ظاهری او؛
نویسنده :
حامد حسین عسکری
کد خبر : 2826
گفتهاند «تن آدمی شریف است به جان آدمیت، نه همین لباس زیباست نشان آدمیت». این گزاره فرهنگی ادبی ما ایرانیها به این نکته اشاره میکند که آنچه به آدم ارزش و منزلت واقعی میدهد، شخصیت، فکر و فرهنگ اوست و نه زرقوبرق ظاهری او؛ نکتهای که میخواهد رسم رفتارهای طبقاتی و اشرافیگری و مانور تجمل را از آدمها بگیرد، اما یک نکته در این میان نباید فراموش شود که «لباس و پوشش»، پرچم هویت انسانهاست و باید نمایانگر شخصیت متعالی انسان باشد و نه ابزاری برای انگشتنما شدن و زیر ذرهبین قرار گرفتن. مسئله «بدحجابی» و هنجارشکنی در نوع پوشش، همیشه بهعنوان یکی از دغدغههای سیاستگذاران فرهنگی و اجتماعی و قشر متدین که عموم جامعه ایرانی را تشکیل میدهد، مطرح بوده و گاهی اوقات و در برخی مناطق، به یک معضل پیچیده تبدیل میشود که باعث جریحهدار شدن احساسات مذهبی مردم و فرهنگ ملی آنها میشود. البته حجاب و پوشش استاندارد، تنها منحصر و محدود به زنان نیست و مردان هم باید در اجتماع با پوشش و ظاهری آراسته و در شأن یک مرد مسلمان ایرانی ظاهر شوند، اما به دلیل جذابیتهای خدادادی زن و نیز آسیبپذیری بیشترش نسبت به مرد، مسئله «حجاب و پوشش» درباره او بیشتر به چشم میآید و اهمیت پیدا میکند. صرفنظر از اینکه زن بهعنوان عنصری تأثیرگذار در اجتماع، چه طرز فکر و سلیقهای درباره مسائل گوناگون سیاسی، اجتماعی و مذهبی داشته باشد، باید این واقعیت را بپذیرد که وقتی بیحجاب یا بدحجاب در اجتماع ظاهر میشود، دیگر به انسانیت او نگاه نمیشود و ابتدا جذابیتهای بصری اوست که به چشم دیگران میآید و در چنین شرایطی، میدان برای هوسرانی چشمهای آلوده و فرصتطلب بهراحتی فراهم میشود. واقعیت را نمیتوان انکار کرد؛ بدحجابی و زیر پا گذاشتن هنجارهای دینی و ملی جامعه در «لباس و پوشش» باعث به حاشیه رفتن شخصیت و توانمندیهای واقعی زن و نگاه ابزاری و منفعتطلبانه به او و در مراتب بعدی، باعث آسیب به حریم و بنیان خانواده میشود، آسیبی که اگر وارد شود، بهراحتی قابل جبران نخواهد بود.
عاملی که کمتر دیده شده است
بدحجابی با همه آثار و تبعاتش برای خانواده و اجتماع، مانند هر معضل فرهنگی و اجتماعی دیگری ریشهها و عوامل مختلفی دارد که پرداختن به این ریشهها و درمان آنها، خیلی سریعتر و راحتتر منجر به درمان این درد فرهنگی خواهد شد. از ضعیف شدن پایههای مذهبی و اعتقادی در افراد که منجر به سست شدن سبک زندگی و پوشش آنها میشود، گرفته تا تأثیرات مخرب شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی بر زندگی آدمها که آنها را به خودنمایی تشویق میکند و «حجاب و پوشش مناسب» را مانع حضور اجتماعی زن القاء میکند، همگی در این معضل اجتماعی نقش دارد، اما تابهحال به سهم یک عامل کمتر توجه شده و آنهم «مُد و لباس» است.
در واقع، اینکه زن و مرد ایرانی – مخصوصاً زن – در بازار با چه مدلهای لباسی روبروست و چه مدلهایی با چه قیمت، طراحی و کیفیتی در دسترس او قرار دارد، میتواند سهمی قابلتوجه در نحوه لباس پوشیدن او عادتهایش در این حوزه داشته باشد. ساده و روشن است که اگر مدلهای لباس در عین پوشیدگی و رعایت هنجارهای ملی و مذهبی ایرانیان، بهصورت متنوع و جذاب و البته باقیمت مناسب به مردم عرضه شود و در فیلمها و سریالها نیز، الگوهایی پوششی و رفتاری مناسبی به کار گرفته شود، در میانمدت و درازمدت، تاثیر قابلتوجهی در بهبود وضعیت پوشش و حفظ حریم شخصیتی زنان خواهد داشت.
مسئله مُد و مُدگرایی البته موردتوجه رهبر معظم انقلاب هم بوده و در بیانات مختلف ایشان، نکات جالبی در خصوص موضوع «مُد» آمده است؛ از جمله اینکه «مُد باید از درون فرهنگ ما بجوشد و بیرون بیاید». ایشان در سال ۱۳۸۳ و در دیدار با دانشجویان استان همدان فرمودند: «در تقلید فرهنگی خطر خیلی بزرگی است، اما این حرف اشتباه نشود به اینکه بنده با مُد و تنوع و تحول در روشهای زندگی مخالفم؛ نخیر، مدگرایی و نوگرایی اگر افراطی نباشد، اگر روی چشم و هم چشمیِ رقابتهای کودکانه نباشد، عیبی ندارد. لباس و رفتار و آرایش تغییر پیدا میکند، مانعی هم ندارد؛ اما مواظب باشید قبلهنمای این مُدگرایی به سمت اروپا نباشد؛ این بد است. اگر مدیستهای اروپا و امریکا در مجلاتی که مُدها را مطرح میکنند، فلان طور لباس را برای مردان یا زنان خودشان ترسیم کردند، آیا ما باید اینجا در همدان یا تهران یا در مشهد آن را تقلید کنیم؟ این بد است. خودتان طراحی کنید و خودتان بسازید». شاید نکته مهم در این میان، آن باشد که وقتی لباسهای قاچاق و وارداتی از کشورهای ترکیه و امثال آن بدون هیچگونه پیوست فرهنگی بهوفور و با قیمت ارزان در بازار ما یافت میشود و از سوی دیگر، طراحان لباس در ایران کمتر حمایت میشوند یا خودشان کمتر ابتکار به خرج میدهند، بهطور طبیعی میدان برای بدحجابی و بد پوششی بیشتر از حالت عادی فراهم میشود.
قانونی که فراموش شد
در میان همه نکاتی که در حوزه مد و لباس مطرح میشود، باید از «قانون ساماندهی مد و لباس» هم یادکرد که در سال ۱۳۸۵ به تصویب مجلس و تائید شورای نگهبان رسید و در ۱۱ ماده، تکالیفی را برای دستگاههای مختلف فرهنگ و اقتصادی تعریف کرد تا الگوهای مد و لباس در جامعه ایرانی سامان پیدا کند. حالا باگذشت ۱۳ سال از ابلاغ آن قانون، باید این سؤال را مطرح کرد که چقدر از احکام آن قانون طی همه این سالها توسط دستگاههای مسئول، دنبال و اجراشده و اثر آن در کجا بوده است؟!
ارسال نظرات